خودروهای تجاری سنگین و نیمهسنگین چه در بخش باری و چه در قسمت مسافری یکی از سهیمترین خودروها در انتشار آلایندههای زیستمحیطی بودهاند که عمده این وضعیت به دلیل استفاده آنها از سوختهای دیزلی و البته زمان کاری طولانیمدتشان بوده است. در دو دهه اخیر، اقدامات بسیاری درخصوص وضعیت پیشرانهها نهتنها در صنعت تجاری، بلکه در تمام بخشهای خودروسازی در دنیا انجام شده و پای پیشرانههای الکتریکی و هیبرید به این صنایع باز شده است. این در حالی است که پیش از آن نیز به امید آنکه سهم آلایندگی این خودروها و مصرف سوخت در آنها کاهش یابد، از مدلهای گازسوز در برخی سگمنتهای تجاری بهرهبرداری شده بود. با آنکه انتظارات درخصوص کاهش آلایندههای زیستمحیطی با تغییر پیشرانه خودروهای دیزلی به مدلهای پاک بسیار بالاست، اما سرعت استفاده از این خودروها بسیار پایین است و هنوز سوالهای بسیاری در این خصوص مطرح میشود که کدام پیشرانه بهتر است و کدام پیشرانه از محبوبیت بیشتری بین اپراتور این خودروها برخوردار است؟
سرعت و قدرت؛ دو فاکتوری که جای پای دیزلیها را محکم کرده است
پیشرانههای دیزلی درواقع نخستین پیشرانههایی بودند که بهطور گسترده در میان خودروهای تجاری مورداستفاده قرار گرفتند و توانستند بخش بزرگی از توقعات مالکان خودروهای تجاری را برآورده کنند. در واقع همین موتورهای دیزلی بودند که با قدرت بالایشان بسیاری از افراد را جذب حرفه رانندگی با خودروهای سنگین کردند.
حالا که صحبت از آلایندگی این خودروها مطرح است، بسیاری از دولتها و کارشناسان محیطزیستی و حتی تولیدکنندگان بر این باورند که باید هرچه سریعتر مدلهای دیزلی از جادهها جمع شده و با مدلهای الکتریکی و هیبرید جایگزین شوند. شاید سرعت تغییر این خودروها در مدلهای مسافری مانند اتوبوسها با اجبار دولتها افزایش یابد، اما واقعیت این است در مدلهای باری، اپراتورها تمایل کمتری به استفاده از خودروهای پاک دارند؛ نه آنکه با کاهش آلایندگی مشکلی داشته باشند، بلکه واقعیت این است که قدرت و سرعت مدلهای برقی و پاک که دو فاکتور مهم برای مالکان خودروهای تجاری است، هنوز هم با این مدلها برابری نمیکند و نمیتواند توقع رانندگان جاده را برآورده کرده و آنها را جذب خرید مدلهای جدید کند.
ردپای کربنی الکتریکیها؛ ترمز افزایش تقاضا را کشیده است
پیشرانههای الکتریکی امروزه هیاهوی بسیاری در صنعت خودرو به پا کردهاند؛ گرچه گفته میشود که آلایندگی این خودروها تقریبا صفر است، اما برخی بر این باورند مشکلات مربوط به بازیافت باتریها، ردپای کربنی در تامین برق این خودرو و تامین مواد اولیه باتریهای آنها، خود به بخشی از مسائل محیطزیستی دامن میزند که شاید گرفتاریهای بیشتری در مقایسه با آلایندگی هوا داشته باشد.
با اینحال تولیدکنندگان در سراسر جهان بهسرعت به تولید این خودروها پرداخته و مدلهای رقابتی بسیاری را هم روانه بازار کردهاند. اما آنچه از سرعت ورود این خودروها به بازار میکاهد، نهتنها طرفداران پروپاقرص مدلهای دیزلی بلکه قیمت بالای مدلهای الکتریکی است که عمده آن به قیمت باتریهای تولیدشده برمیگردد. هرچند وعده داده شده که با افزایش تیراژ قیمت این خودروها به شکل چشمگیری کاهش یابد، اما هنوز هم دست و دل متقاضیان خودروها تجاری در سراسر دنیا برای انتخاب این مدلها میلرزد و همچنان دیزلیها صدرنشین بازارهای جهانی در بخش باری و حتی مسافری هستند.
واقعیت این است که قدرت و سرعت مدلهای برقی و پاک که دو فاکتور مهم برای مالکان خودروهای تجاری است، هنوز هم با این مدلها برابری نمیکند و نمیتواند توقع رانندگان جاده را برآورده کرده و آنها را جذب خرید مدلهای جدید کندتجاریهای هیدروژنی؛ رقیب اصلی خودروهای دیزلی و الکتریکی
رقابت اما تنها در این دو بخش خلاصه نمیشود؛ مدلهای الکتریکی و دیزلی رقیب دیگری هم بهنام سلول سوختی دارند که شاید بتوان گفت در میان این دو قرار میگیرند. این کامیونها بهجای موتورهای دیزلی سنتی، از پیلهای سوختی هیدروژن برای تولید برق استفاده میکنند.
هیدروژن در مخازن مخصوص ذخیره میشود و در واکنش با اکسیژن، برق تولید میکند.
این برق سپس موتور الکتریکی کامیون را به حرکت درمیآورد. کامیونهای هیدروژنی دارای مزایای زیادی هستند و در مقایسه با کامیونهای دیزلی، بهطور قابلتوجهی آلایندگی کمتری تولید میکنند. درواقع تنها محصول جانبی آنها بخارآب است. این کامیونها قادرند با یک بار شارژ مسافتهای طولانی را طی کنند.
سوختگیری کامیونهای هیدروژنی در مقایسه با کامیونهای دیزلی بسیار سریعتر انجام میشود. موتورهای الکتریکی کامیونهای هیدروژنی، عملکردی بسیار روان و کمصدا دارند. البته مدلهای سلولهای سوختی در مقایسه با الکتریکیهای باتریدار نیز شانس بیشتری دارند. چراکه برای راهاندازی موتور خود، از هیدروژن استفاده میکنند که ردپای کربنی کمتری از خود به جای میگذارد.